ارتیناارتینا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه سن داره

نفس

بدون عنوان

1391/11/16 9:51
نویسنده : مامان ساناز
246 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای گلم خوبید خوشیداز خود راضی

ما هم خوبیم لبخند

من و د خمل و بابای یک سه روزی رفته بودیم تهران یک سری کارها داشتیم که باید انجام می دادیم. وقت نشد زیاد جایی بریم و به اقوام سر بزنیم و فقط یک روز رفتیم خانه خواهرم وبعد از اتمام کارهامون روز اخری رفتیم پارک لاله تا ارتینا یکم بازی کنه 4 ساعت مانده به پروازمون . وای هوا خیلی خوب بود سرد سرد بود . خیلی وقت بود که چنین سرمایی را احساس نکرده بودم سرمایی که صورتت را می سوزاند. خیلی خوشم می امد . ارتینا هم همینطور سرما را دوست داشت . انگار سوز سرما هم به من و هم باباو خودش شادابی می داد . یک دو ساعتی پارک لاله بودیم . خیلی خیلی روز خوبی بود . یک روز سردی که سوزش سرماش تمام سختی و ناراحتی که تو ماه های گذشته داشتم از روی قلبم پاک کرد.جای خاصی نرفته بودیم فقط یک پارک ساده .با این حال دور از تمام فکرها خیلییییییییییییی خوب بود. مثل ارتینا شده بودیم من و بابایش باهاش میدویدیم . تو بازیهای زیر دوازده سال ممنوع مجبوریم می کرد بازی کنیم با سرسره و تاب .ارتینا با مامان و بابا بودن خیلی دوست داره این می تونی در برق نگاهش وقتی با هامون بازی می کنه بفهمی. تازه یک چیز جالب دیگه ارتینا فکر می کرد دورا است وقتی از تپه ها بالا میرفت می گفت . دورا از کوه بالا رفت بعد به جنگل رسید. خودش در شخصیت کارتونی دورا میدید . وای خدای من .منم باهاش بازی می کردم.وقتی بهش می گفتم دورا بیا بریم روی کوه خیلی خوشحال می شد. اخیییییییییی عزیزم همه روزهایت زیر سایه پدر و مادر شاد شااااااااااد.از خود راضی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس می باشد