بدون عنوان
سلام دوستان عزیزم خیلی دوست نداشتم از ناراحتی تو این وبلاگ بنویسم اما دوست دارم این مطلب بنویسم تا حالا فکرش کردید که یک روز شما را تو قبر بگذارند و یک عالمه خاک و سنگ روتون بریزند و بگویند بدرود. وای تصورش خیلی برایم سخت است از وقتی مادر شده ام وابستگی ام به دنیا زیاد شده است دلم می خواهد با همه سختی ها و مشکلات مبارزه کنم . و برای زندگی بجنگم.و تمام تلاشم را برای ان کارهای که می توانم برای فرزندم انجام دهم . انجام دهم.هرگز دلم نمی خواهد بمیرم. این روزهاچون شاهد مراسم خاکسپاری عموی شوهرم بودم یک جوری شدم خیلی سخت بود. موقع مراسم می دیدی تند تند مرده خاک می کنند. وای خدای من . ببین ای انسان خاکی . بدو بدو . برو برو . بیا بیا .حرص ب...
نویسنده :
مامان ساناز
7:46
تبریک روز زن
سلام به همه دوستای گلم و مامانای گل . اگر افلاطن و سقراط بوده اند بزرگ بزرگ بوده پرستار خردی ایشان. به گاهواره مادر بسی خفت سپس به مکتب حکمت حکیم شد لقمان. در آن سرایی که زن نیست،انس و شفقت نیست در آن وجود که دل مرد،مرده است روان به هیچ مبحث و دیپاچه ای قضا ننوشت برای مرد کمال و برای زن نقصان زن از نخست بوده رکن خانه هستی که ساخت خانه بی پای بست و بی بنیان (پروین اعتصامی) روز مادر را به تمام مادران و همه دوستان عزیز مخصوصا مادر گلم و همه مامانای دوست ...
نویسنده :
مامان ساناز
10:13
شعر
سلام دوستای گلم امروز می خوام این شعر که خیلی دوست دارم تو وب دخملم که خیلی عاشقشم بذارم. و همچنین برای شما دوستای گلم. تو شاهکار خالقی... تحقیر را باور نکن... بر روی بوم زندگی هر چیز می خواهی بکش... زیبا و زشتش پای توست... تقدیر را باور نکن... تصویر اگر زیبا نبود... نقاش خوبی نیستی... از نو دوباره رسم کن... تصویر را باور نکن.... خالق تو را شاد آفرید... آزاد آزاد آفرید... پرواز کن تا آرزو... زنجیر را باور نکن... ...
نویسنده :
مامان ساناز
9:06
دوچرخه
سلام دوستای گلم خوبید خوشید سلامتید ما هم خوبیم مدتها پیش وقتی بیرون می رفتیم ارتینا هر وقت یک دوچرخه می دید هی می گفت مامان یک دوچرخه مثل دوچرخه خزل می خوام ( غزل ) دختر عموش می گفت . ارتینا : مامان یک دوچرخه برای عیدم می خری مثل مهدی . مملی .خرل منم بهش گفتم باشه اماحالا پول ندارم ارتینا : مامان با عابر بانک بابا می گیریم بهت می دم . منم دلم نیومد . خواستم بزرگتر بشه بعد براش بگیرم نه اینکه پول نداشتم.خوب رفتم براش گرفتم . این هم چند تا عکس از دوچرخه دخملی.قربونش بره مامانش. این هم یک عکس از خاله بازی دخملم حرف های دخملی: ارتینا : مامان از من و بچم عکس بگیر ....
نویسنده :
مامان ساناز
7:41
سیزده بدر
سلام دوستای گلم امیدوارم در هر کجای دنیا باشید خوب و خوش و سلامت باشید . و تعطیلات خوبی را با خوشی گذرانده باشید. تعطیلات امسال ما نتونستیم مسافرت بریم و همش همین جا بودیم سیزده بدر هم همین جنگل های اطراف امیدیه رفتیم .یکی دو روز قبل 13 یک روز با نی نی دخملی رفته بودیم بازار و براش یک اردک خریدم البته به اسرار خودش . خیلی اردک نازی بود ارتینا با دختر عموش با اردک کلی ذوق می کردند . اردک را در خانه تو قفس گذاشتیم که مشکلی ایجاد نکنه ولی شیطونک با دختر عموش اردک را ازاد می کردند . و می دویدن و کلی جیغ می زدند. تازه روزه سیزده با خودمون بردیمش گردش. ...
نویسنده :
مامان ساناز
9:58
تبریک
دو قدم مانده به خندیدن برگ یک نفس مانده به ذوق گل سرخ چشم در چشم بهاری دیگر تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان یک سبد عاطفه دارم همه ارزانی تان . . . عید نوروز بر شما مبارک :: این هم چند تا عکس از تعطیلات نوروز عکس ارتینا در کنار مجسمه ها ...
نویسنده :
مامان ساناز
9:39